خوانجو یک استاد کالج است که به تازگی توسط دوست دخترش سلست اخراج شده است. با این باور که او مورد دستکاری قرار گرفته است، دانش آموز خوش صحبت خود، نیکو را به خدمت می گیرد تا در ازای کسب نمره خوب، به او کمک کند.
دارتانیان برای نجات کنستانس، که توسط میلدای ربوده شده است، با او متحد میشود. اما با شروع جنگ، آتوس، پورتوس و آرامیس به جبهه میروند و رازهایی از گذشته، پرده از خیانتها برمیدارد و یاران دیرین را رو در روی هم قرار میدهد.
یک وکیل جوان آینده دار می بیند که قصد دارد در یک خانواده مهم و فوق محافظه کار ازدواج کند.
داستان والنتینا، پیانیست جوان و دیوید، مخترع همسایه او که با وجود تنفر دیوید از سر و صدا، دیوار نازک بین آپارتمانهایشان، عاملی برای نزدیک شدن این دو نفر به یکدیگر میشود.
لورا، روانشناسی که در زمینه خشونت جنسی تخصص دارد، زوجی به نام اوا و پابلو را که پابلو به آزار و اذیت اوا متهم شده است، تحت نظر قرار می دهد. لورا در حالی که به دنبال حمایت از زنان در برابر همسران آزارگرشان است، خود نیز با مشکلاتی در زندگی شخصی اش روبرو می شود...
یک خانواده اهل مادرید با پنهان کردن یک راز وحشتناک باعث نابودی خود و جامعه اطرافشان می شوند.
مردی جوان که تبدیل به یک تاجر موفق می شود،برای بدست آوردن احترام مادر خود تصمیم می گیرد به همراه دو دوست خود شغلی جدید را آغاز کند و...
کیوِک به روستایی در اعماق اسپانیا، تروئل، فرستاده میشود تا سیاستهای بازیابی آن را رهبری کند، اما به زودی متوجه میشود که او را به آنجا فرستادهاند تا دوست دخترش و رهبر حزبش بتوانند زمان بیشتری را با هم بگذرانند.
رقصندهای به نام النا و مترجم زبان اشاره به نام داویداس با هم ملاقات میکنند و رابطهای عمیق و زیبا را شکل میدهند. با ورود به این رابطه جدید، آنها باید چگونگی ایجاد صمیمیت خاص خود را یاد بگیرند ...
در جاده ای متروکه، مامور انتقال زندانیان مورد حمله وحشیانه قرار می گیرد. مارتین، پلیسی که رانندگی می کرد، جان سالم به در برد در حالی که مهاجمین به دنبال راهی برای کشتن او بودند.
New York, 2010. Jeff Harris, a music journalist, sets out to uncover the truth about Francisco Tenório Júnior, a young Brazilian samba-jazz pianist who disappeared in Buenos Aires on March 18, 1976.
میکل، سرآشپزی جوان و نامدار است که پس از 30 سال، ناگهان متوجه میشود پدرش که همه فکر میکردند مرده است، هنوز زنده است. اما پدر او حافظهاش را از دست داده و میکل باید با این چالش جدید در زندگی خود روبرو شود.
پس از اتفاقات تابستان، آرس و راکل دیگر نمی توانند راهی برای ادامه رابطه بیابند و تصمیم می گیرند از هم جدا شوند. اما وقتی در زمستان دوباره همدیگر را می بینند، عشق و جاذبه ای که نسبت به هم دارند آن دو را به سمت هم می کشاند.
یک راننده تاکسی پس از یک حمله تروریستی توسط یکی از تروریستهای بازمانده، به گروگان گرفته میشود...
یک زن با استعداد شانس رهبری نیروی پلیس مخفی اروپا را به دست می آورد، اما این اتفاق همه چیز او را به باد می هد، پس از بروز قتل در خانه اش و ربوده شدن فرد وارث سرپرست سابق او از یک پلیس برای بازگرداندنش کمک می گیرد.
دانی در حینِ یک تخلیه در مادرید، با پولِ پنهان، توطئهی فسادِ پلیس و جرمی روبرو میشود که او را مجبور به فرار برای نجاتِ جانش در قلمرویی خصمانه میکند که در آن، هیچ قدرتی ندارد...
یک ابرقهرمان که پس از مرگ مادرش با پدرش زندگی میکند
پس از بیست و پنج سال، سیلوا سوار بر اسبی از صحرا می گذرد تا دوستش کلانتر جیک را ببیند. آنها جشن میگیرند، اما صبح روز بعد جیک به او میگوید که دلیل سفرش رفتن به خاطره دوستی آنها نیست.
جوایز اسکار
جوایز گلدن گلوب
جوایز بفتا
جوایز امی